در قالب دهمین رویداد پروژه برگزار شد:
میزگرد « روندها و فرایندهای اتحادیه اروپا در دیپلماسی اقتصادی و درسهای آن برای ایران»
میزگرد «روندها و فرایندهای اتحادیه اروپا در دیپلماسی اقتصادی و درسهای آن برای ایران» صبح دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ در محل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی با مدیریت دکتر غلامعلی چگنیزاده برگزار شد. دکتر مرتضی ابوطالبی، دکتر علی چگینی، دکتر سعید خالوزاده، دکتر حسین راغفر، دکتر مصطفی سمیعی نسب، دکتر جهانبخش سنجابی، دکتر وحید شقاقی و دکتر مجیدرضا مؤمنی بهعنوان اعضای پنل در این میزگرد شرکت کردند.
جلسه با سخنرانی دکتر چگنیزاده، مدیر پروژه برنامه ژان مونه و مدیر جلسه شروع شد. ایشان با ارائه توضیحاتی در مورد تاریخچه تمدنی صلح، خطوط اصلی مباحث جلسه را مشخص کردند و با اشاره به نیازهای علمی موجود درزمینهٔ صلح گفتند که علیرغم نیاز شدید خاورمیانه به صلح و مطالعات صلح، درزمینهٔ روابط بینالملل، علوم سیاسی و مطالعات منطقهای و رشتههای مشابه فعالیتهای علمی کافی درزمینهٔ صلح انجام نمیشود. ایشان شروع فعالیتهای علمی درزمینهٔ صلح و اقتصاد و روابط اقتصادی را به دهه هشتاد میلادی و کتاب معروف «ظهور دولتهای معاملهگر / The Rise of the Trading State» نوشته ریچارد روزکرانس نسبت دادند و گفتند که کل دغدغه روزکرانس در این کتاب این است که چطور میتوان از بحث تجارت به مفهومی به نام صلح رسید.
سخنران اول میزگرد جناب دکتر راغفر، استاد دانشگاه الزهرا در رشته اقتصاد بودند و صحبتهای خود را با اشاره به بحرانهای چند دهه اخیر منطقه از ناآرامیهای مربوط به انقلاب اسلامی و چالشهای ایران با نظام جهانی و منطقهای، تجاوز شوروی به افغانستان، تجاوز عراق به ایران و جنگ هشتساله، تجاوز اسرائیل به لبنان و جنگهای داخلی آن کشور، تجاوز عراق به کویت و لشکرکشی آمریکا در واکنش به آن گرفته تا بحران اخیر همهگیری کووید شروع کردند و به رابطه اقتصاد و امنیت را در پسزمینه این بحرانها مورد بررسی قرار دادند.
ایشان این بحرانها را به دو دسته کلی بحرانهای امنیتی و اقتصادی تقسیم کردند و گفتند که علیرغم تلاش دولتها برای مدیریت این بحرانها، بحرانهای اقتصادی و امنیتی تأثیر متقابلی روی هم دارند و اغلب همزمان رخ داده و بدتر اینکه درهمتنیده میشوند به صورتی که هر بحرانی خود عامل بحران دیگری میشود. به شکلی که اقدامی که دولت برای کنترل بحران امنیتی انجام میدهد، باعث تشدید بحران اقتصادی میشود و تلاش برای بهبود دومی روی اولی تأثیر منفی میگذارد.
ایشان رابطه بین امنیت، اقتصاد و انرژی را یک رابطه تعریفشده و روشن دانستند به این شکل که اگر اقتصاد یک کشور، یک اقتصاد پررونق همراه با شکوفایی باشد قطعاً به رشد امنیت در داخل آن کشور کمک میکند. ولی منطقهای که ما در آن قرار داریم عمدتاً تحت تأثیر نفوذ قدرتهای جهانی و همواره در تلاطم و آشوب بوده و این قدرتهای جهانی اجازه شکلگیری این همکاری و امنیت اقتصادی منطقهای را نمیدهند. به شکلی که اگر امروز جمهوری اسلامی ایران دست همکاری به سمت کشورهای منطقه دراز کند سیاستهای آمریکا و اسرائیل در منطقه اجازه فشردن این دست توسط همسایگان را به آنها نخواهد داد.
سخنران بعدی جناب دکتر ابوطالبی، کارشناس ارشد اقتصادی دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، سخنان خود را با توضیح مبانی رویکرد جدید ژئواستراتژیک اتحادیه اروپا شروع کردند. ازنظر ایشان تحولات جدید جهانی در دهه اخیر به همراه تغییر ماهیت قدرت در روابط بینالملل باعث گردیده تا اتحادیه اروپا با فرصتها و چالشهای متفاوتی روبرو شده و بهتبع رویکرد خود را نسبت به آینده اصلاح نماید. ایشان اهم مبانی رویکرد جدید ژئواستراتژیک اتحادیه اروپا خصوصاً متأثر از بحران را چهار مورد عنوان نمودند: احیای رؤیای ژئوپلیتیکی تبدیلشدن به یک قطب و قدرت مستقل در جهان؛ مقاومت در مقابل قرار گرفتن در میدان جنگ سرد جدید میان امریکا و چین؛ نگرانی نسبت به گسترش دخالت و حضور نظامی ناتو در کشورهای اروپایی؛ و مواجهه با تضادهای ملی و منطقهای در مسیر برنامههای رشد و توسعه اقتصادی.
ایشان سپس به تبیین رویکرد «اقتصاد جنگ» اروپا که در واکنش به تهاجم روسیه به اوکراین اتخاذ شده پرداختند و گفتند: وقوع بحران اوکراین بلافاصله پس از فروکش موج بیماری کرونا اتحادیه اروپا را مواجه با شرایط جنگی نمود بهطوریکه مجبور به اتخاذ استراتژی اقتصاد جنگ برای غلبه بر مشکلات پیشآمده گردید. در این راستا کشورهای اروپایی متناسب با مختصات مفهومی اقتصاد جنگ اقدامات زیر را در دستور کار اقتصاد ملی و منطقهای قرار دادند: سازماندهی مجدد اقتصاد ملی متناسب با شرایط درگیری و جنگ؛ تخصیص منابع کشور در راستای افزایش شانس پیروزی نظامی ضمن توجه به نیازهای حیاتی شهروندان داخلی؛ تلاش در راستای کسب مزیت نسبی اقتصادی نسبت به ظرفیت اقتصادی دشمن؛ کاهش سرعت اجرای برنامههای عادی توسعه ملی؛ اولویتبخشی به هزینههای ملی، دفاعی و امنیتی؛ تغییر رویکرد اساسی در تولیدات کشور به نفع تأمین نیازهای دفاعی؛ تأمین هزینههای جنگ از محل ذخایر ملی، درآمد مالیاتی، چاپ پول، انتشار اوراق قرضه و دریافت وام خارجی؛ تمرکز بر تولیدات صنعتی نوآورانه و خدمات مهندسی و پزشکی کیفیتر و ارزانتر موردنیاز جبهههای نبرد؛ اصلاح نظام توزیع کالا و خدمات با تأکید بر اهمیت مکانیسمهای جیرهبندی و سهمیهبندی؛ ارجحیت یافتن هزینههای جاری بر هزینههای عمرانی در بودجه ملی. اقتصاد اروپا در حالی وارد شرایط جنگی شد که علاوه بر تعهدش نسبت به بازسازی اوکراین و اعطای کمک اقتصادی، نظامی و بشردوستانه به دولت و مردم اوکراین، همزمان با چالشها و هزینههای سرسامآور زیر نیز مواجه گردید: تبعات باقیمانده از بیماری کرونا؛ بحران آبوهوا؛ کاهش رشد اقتصادی؛ اختلال در زنجیره تأمین؛ تورم فزاینده بهای کالاهای اساسی و انرژی؛ تأمین نیازهای دفاعی و تسلیحاتی؛ پدیده مهاجرت از اوکراین و دیگر نقاط جهان؛ پدیده جهانی گرسنگی و قحطی.
ایشان مدلسازی دیپلماسی اقتصادی اروپا تا سال ۲۰۳۰ را تابع سه محور تقویت توان دفاعی اروپا، کاهش وابستگی به واردات انرژی و طراحی نظام اقتصادی قویتر دانستند و با ارائه اطلاعاتی در مورد سیاست اروپا در رابطه با قدرتها و بازیگران دیگر اقتصادی تأثیر این سیاستها روی جنگ اوکراین و در لایهای کلیتر روی امنیت و صلح کلی اروپا بررسی کردند.
سخنران بعدی جناب دکتر سعید خالوزاده، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر ارشد مسائل اروپا بودند. ایشان با اشاره به تاریخ پر از جنگ اروپا توضیح دادند که پس از جنگهای جهانی کشورهایی اروپایی به این نتیجه رسیدند که لازم است از طریق همکاریهای اقتصادی و تجاری و افزایش این همکاریها جنگ و ستیز را کنار بگذارند و امنیت و صلح را به قاره برگردانند. آن کشورها به این تفاهم رسیدند که قرار نیست از یکپارچگی اروپا از طریق تبدیل شدن آن به یک کشور به دست بیاید. چون ما در تاریخ سه قرن اخیر دیدهایم که سه بار اروپاییها قصد داشتند که اروپا را از طریق تبدیل آن به یک کشور یکپارچه کنند که هر سه بار منتهی به شکست شد.
بعد از جنگ جهانی دوم کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدند که باید از طریق افزایش همکاری و تعامل به وحدت و یکپارچگی برسند. کشورهای فرانسه و آلمان بهعنوان دو قطب بزرگ متخاصم بیشترین سهم را در رسیدن به این هدف ایفا کردند. اولین اقدام از طرف ژان مونه مطرح شد، او طرح خود را از طریق کانال وزیر خارجه فرانسه مطرح کرد مبنی بر اینکه باید اتحادیهای مربوط به مسائل اقتصادی و تجاری شکل بگیرد. در آن زمان مهمترین مسئله اقتصادی فولاد و زغالسنگ بود. اینچنین بود که جامعه اقتصادی زغالسنگ و فولاد در سال ۱۹۵۱ ایجاد شد و سپس بحث انرژی مطرح شد و جامعه اقتصادی اوراتم یا جامعه اقتصادی انرژی اتمی را ایجاد کردند و بعد جامعه اقتصادی اروپا ایجاد شد. این سه جامعه که باهم به جوامع اروپایی معروف هستند. شش کشور بنیانگذار دارند: فرانسه، ایتالیا، آلمان، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ.
این طرح بسیار موفقیتآمیزی بود و آمریکا هم با طرح مارشال از این طرح حمایت کرد که موفقیت بیشتر آن را تضمین کند. سمبل این روند یورو بود، یورو تنها یک بحث پولی و مالی نیست. یورو نماد وحدت و یکپارچگی اروپا است، مخصوصاً در شرایطی که جنگ دو قطب شرق و غرب به پایان رسیده است ولی نظام جدید هنوز محکم مستقر نشده است. ایجاد یورو به دست یک سازمان فراملی کار راحتی نبود و هیچ نمونه مشابهی برای آن وجود ندارد. به همین دلیل است که اتحادیه اروپا بهعنوان حرفهایترین سازمان بینالملل و منطقی دنیا شناخته میشود و تمام سازمانهای دیگر الگوی خود را از اتحادیه اروپا برمیدارند به دلیل تجربیات موفقی که این اتحادیه داشته است.
سخنران بعدی دکتر سنجابی، پژوهشگر مطالعات اجتماعی-اقتصادی بودند. ایشان صحبتهای خود را با پرداختن به این سؤال شروع کردند که امنیت یک اجتماع را چه چیزی میسازد؟ و برای ساخت امنیت باید چه کار انجام کرد؟ چه این اجتماع یک اتحادیه مثل اتحادیه اروپا باشد چه یک جامعه مثل جامعه ایرانی. به نظر ایشان امنیت یک اجتماع را سه عامل شکل میدهد: موجودیت، هویت و ارزشها. درواقع ارزشهای مشترک در کنار علاقه به حفظ موجودیت و هویت واحد یک جامعه را شکل داده و امنیت اجتماع هم تضمین میکند.
ایشان سپس به مسئله اقتصاد پرداختند و گفتند که با شکل گرفتن جامعه اطلاعاتی، اقتصاد دچار یک دگرگونی شد و معقولهای معنی پیدا کرد به اسم لیبرالیسم اقتصادی و افق جهانیشدن. این بدان معنی بود که دولتها کارکرد خود را از دست دادهاند و معانی مرتبط به نظام حکمرانی هم به تبعه آن معنی خود را از دست میدهند. این نهایتاً منجر به این شده است که سیر تحولات جهانی به سمتی میرود که به جای ملیت و کشورها، این شرکتها باشند که بهنوعی روندهای جهانی را پیش میبرند.
سخنران بعدی جناب دکتر شقاقی، اقتصاددان بودند. ایشان صحبتهای خود را با اشارات تاریخی به تاریخ ایران شروع کردند و فقدان نگاه فنی کشورهای غربی در ایران را یکی از عوامل عدم پیشرفت ایران معرفی کردند. ایشان سپس به مفهوم امنیت مبتنی بر اقتصاد پرداختند. به نظر ایشان امنیت و قدرت درگرو اتصال به زنجیره تولید و خدمات جهانی است؛ و هر کشوری که نتواند توازن تجاری را برقرار کند بهنوعی مستعمره است.
ایشان یکی از مشکلات مهم عرصه دیپلماسی اقتصادی را تمرکز روی توسعه سختافزاری مراکز فعال در این زمینه دانستند و از نبود تلاشهای کافی برای ارتقاء نرمافزاری و علمی درزمینهٔ بهبود و تقویت گلایهمند بودند. ایشان با دعوت کردن دانشجویان و اساتید به فعالیت بیشتر علمی و فکری، این را راه قطعی برای ایجاد استقلال اقتصادی دانستند.
سخنران بعدی جناب دکتر چگنی، مدیرکل اقتصاد مقاومتی وزارت امور خارجه بودند. ایشان اساس دیپلماسی را به دنبال قدرت بودن دانستند و به نظر ایشان کشورهای اروپایی از دیرباز با روشهای مختلف به دنبال تقویت اقتصادی خود بودهاند و در دورهای به این نتیجه رسیدهاند که با جنگ و کشتن یکدیگر به جایی نخواهند رسید و به این نقطه رسیدند که با اقتصاد، با برداشتن موانع، با برداشتن گمرکهای بین خودشان و با تسهیل قوانین و آسان کردن عبور منابع در کل قاره میتوانند منافع و قدرت خودشان را بیشتر کنند. اگر فردا بفهمند که زیانی در این وجود دارد قطعاً از آن خارج خواهند شد.
ایشان با مقایسه توسعه اقتصادی ایران و هند و ذکر مثالهایی از سیاستهای دیپلماسی جمهوری اسلامی و مقایسه آن با کشورهای دیگری در نقاط مختلف جهان روی اهمیت دیپلماسی اقتصادی روی تأمین منافع کشورها تأکید کردند و با ارائه اطلاعات و انتقال تجربیات کاربردی و عملگرایانه ابعاد این اهمیت را برای حضار روشن کردند.
سخنران آخر میزگرد جناب دکتر مؤمنی هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی بودند. ایشان با تأکید روی اهمیت مطالعه تأثیر متقابل صلح و اقتصاد روی هم توضیح دادند که در سه چهار دهه قبل ارتباط بین صلح و امنیت با اقتصاد خیلی جدی گرفته نمیشد. چون مسائل در قالب سیاست اعلی مطرح میشد و تصمیمگیری و رفتار دولتها هم بیشتر متأثر از مسائل مربوط به سیاست اعلی یعنی مسائل امنیتی و سیاسی و نظامیگری بود؛ اما با تحولاتی که در نظام بینالملل رخ داد و با شروع جهانیشدن بحث اقتصاد رنگ و لعاب جدیدی گرفته و بیشتر موردتوجه قرار میگیرد.
ایشان در مورد اتحادیه اروپا گفتند که اساساً موجودیت این اتحادیه اقتصادی است ولی اگر بخواهیم به مسئله دیپلماسی اقتصادی و صلح در داخل اتحادیه اروپا بپردازیم میتوانیم بگوییم که موفق بودهاند که صلح را با استفاده از اقتصاد برقرار کنند. ایشان سپس به تبیین ابزارهای اتحادیه اروپا برای رسیدن به این موفقیت پرداخته و راهکارهای آنها را در موقعیتهای مختلف بررسی کردند.
جلسه با توضیحات نهایی دکتر چگنیزاده و جمعبندی ایشان به پایان رسید.
نظر شما :